تاثیر علاقه به آثار برخی هنرمندان برای هریک از ما به اشکال مختلفی بروز و ظهور می کند.مثلا ممکن است بدون توجه به اینکه شکل و محتوای اثر تولید شده در دایره ی علاقمندی های ما قرار می گیرد یا خیر به صرف شناختی که از سایر آثار آن هنرمند داریم،ناخوداگاه گوش به فرمان احساس درونی ،سراغ آن اثر برویم.
سروش صحت برای من جزء همان هنرمندان است که به صرف تعلق خاطر به کارهایی که ازاو دیده ام سایر آثارش را دنبال می کنم.فرقی هم ندارد که وی مجری یک برنامه ی گفتگو محور راجع به کتاب باشد یا نویسنده ی یک یادداشت یا کتاب.
بنا به همین تعلق خاطر چند ساعت پس از دیدن فیلم جشن امضاء کتاب تاکسی سواری ،بدون هیچ پیش شرطی این کتاب را خریدم.
تقارن زمانی خرید کتاب با روزهایی که ذهن و فکرم درگیر نوشتن فُرم جدیدی از خاطرات وکیل بود سبب ایده ای شد برای نوشتنِ شکل تازه ای از خاطرات وکیل،شکل و فُرم نوشتار سروش در این کتاب،همانی بود که من برای خاطرات وکیل می خواستم.
از سرگیری نوشتن خاطرات وکیل در فرم و شکلی جدید خیلی زود با لطف شما مخاطبان همراه شد و شاهد بازخوردهای مثبت، با بازدیدهای چندصد هزارنفری در کمتر از بیست و چهارساعت بودم.یک هفته پس از انتشار سومین مطلب از خاطرات وکیل متوجه شدم که قرار است کارگاه نویسندگی وی در شیراز برگزار شود.
اینکه شخصی بدون داشتن تحصیلات آکادمیک صرفا با تکیه بر تجربه ی زیسته ی خویش شروع به نوشتن کند کار خاص و دشواری نیست اما زمانی که آثار چنین شخصی مورد اقبال و توجه مخاطب قرار می گیرد سبب طرح این پرسش می شود که او چطور به چنین توانایی رسیده است؟ بدون شک برای کشف پاسخ این پرسش شش ساعت و چند دقیقه حضور در کارگاه نویسندگی سروش صحت زمان کافی و مناسبی به نظر نمی رسد، اما حاکم شدن سکوت مطلق بر کارگاه آنهم پس از چند دقیقه ی کوتاه،نویدبخش شنیدن کلماتی بود که بی شک اعجاز دارند.کلماتی که حاصل خوانش صدها جلد کتاب بودند.
آنچه سروش صحت در کارگاه نویسندگی اش ارایه کرد حاصل سال ها مطالعه و ممارست وی بود که به کرات نشانه هایش را می شد دید،بی شک ذوق و استعداد وی نیز در این مسیر بی تاثیر نبوده اما آنچه مقدمه ی ظهور استعداد ذاتی او شده،انس و الفتی است که با کتاب دارد.
سروش در آن شش ساعت و چند دقیقه بیشتر از هر چیزی از زندگی حرف زد،زندگی و دراماتیک کردن حوادث زندگی برای نوشتن کلیدی بود که سروش صحت برای باز کردن گره ذهنی دوستداران نویسندگی دستشان داد،همان هایی که پای صفحه ی کلید یا میز تحریر دست به چانه به خودشان نهیب می زنند پس کجا هستند آن همه فکر و ایده ی ناب برای نوشتن؟چرا هیچ چی به ذهنم نمی رسد؟و ده ها چرای دیگر که همه اش به ننوشتن و چرایی آن ختم می شود.
سروش برای تمام این چراها تنها یک پاسخ داشت؛تمام تکنیک های نوشتن را می توان در رویدادهای معمول زندگی تجربه کرد و پیش از ضرورت یادگیری تکنیک ها ،نوشتن و خواندن و تداوم در این دو که لازم و ملزوم هم هستند، مقدمه ای می شود برای نوشتن و سپس آموختن مختصات دراماتیک کردن اثر.
دست مریزاد سروش خان صحت که در شش ساعت و چند دقیقه کارگاه از اتفاقات معمول زندگی،تکنیک های نویسندگی ساختی.
وکیل دادگستری-شیراز
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شش ساعت و چند دقیقه زندگی با سروش صحت" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شش ساعت و چند دقیقه زندگی با سروش صحت"، کلیک کنید.